به گزارش مشرق، ساعت ۱۶ عصر روز چهار شنبه ۴مرداد ماه امسال، قاضی منافیآذر، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران با تماس تلفنی مأموران کلانتری ۱۱۹ مهرآباد از قتل پسر جوانی با خبر شد و همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل حادثه حاضر شد. تیم جنایی در محل حادثه که آپارتمان مسکونی در حوالی خیابان شمشیری بود، با جسد پسر ۲۱ سالهای به نام پویا روبهرو شدند. در نزدیکی جسد پسر جوان پدر میانسال و مادر بزرگش حضور داشتند.
نخستین بررسی حکایت از آن داشت که پسر جوان به صورت ناخواسته بهدست پدرش به قتل رسیده است که پس از حادثه مادربزرگش موضوع قتل را به پلیس خبر میدهد. مادر بزرگ مقتول گفت: لحظاتی قبل به خانه پسر آمدم و جویای نوه شدم که دیدم پسرم گریه میکند و بعد گفت به صورت ناخواسته او را به قتل رسانده است. من بلافاصله موضوع را تلفنی به مأموران پلیس خبر دادم.
بدین ترتیب مأموران مرد میانسال را به اتهام قتل پسرش بازداشت کردند و جسد هم به دستور قاضی منافیآذر برای انجام آزمایشهای لازم و مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی فرستاده شد.
صبح دیروز، متهم برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد.
متهم در بازجوییها با اعتراف به قتل پسرش گفت: پویا پیشفعال بود و از کودکی همه ما را اذیت میکرد. هر چقدر بزرگتر میشد، اذیتهای او بیشتر میشد به طوری که کنترل او در خانه مشکل بود. او از بیماری بیشفعالی رنج میبرد و به همین دلیل دو مرتبه او را در بیمارستان بستری کردم و تحت درمان قرار دادم، اما هر بار او بهانه میگرفت و از من خواست تا او را به خانه برگردانم. پویا هر وقت دارو مصرف میکرد حالش خوب بود و وقتی داروهایش را نمیخورد، حالش بد میشد و خواهر ۱۲ ساله و مادرش را اذیت میکرد.
پزشک پویا معتقد بود، پسرم حالت خطرناک دارد و باید در بیمارستان بستری باشد و تحت درمان قرار بگیرد، اما او قبول نمیکرد. پویا این اواخر چاقوی بزرگی زیر رختخوابش نگهداری و مادر و خواهرش را تهدید به مرگ میکرد به طوری که من از ترس اینکه اتفاق بدی رخ ندهد، همسر و دخترم را به خانه پدرش فرستادم تا مدتی آنجا بمانند.
وی ادامه داد: پویا چند سال قبل به سربازی رفت و قرار بود به او کارت قرمز بدهند، اما من تلاش کردم کارت قرمز نگیرد و به سربازی برود که موفق شدم. مدتی بود او تصمیم داشت برای درس خواندن و کار کردن به کشور آلمان برود و من هم مقدمات سفرش را فراهم کردم تا اینکه ساعتی قبل وقتی به خانه برگشتم از من سؤال کرد برای او بلیتهواپیما گرفتهام و وقتی با جواب منفی من روبهرو شد، ناگهان عصبانی شد و شروع به شکستن وسایل خانه کرد. ابتدا تلاش کردم او را آرام کنم اما فایدهای نداشت.
پویا میز عسلی و تعداد دیگری از وسایل خانه را شکست که به طرف او رفتم و خواستم خانه را ترک کند. پس از این پویا به طرف در رفت و با پایه میز عسلی شروع به تخریب در کرد که عصبانی شدم و پارچهای از روی زمین برداشتم و به دور گردنش انداختم. پسر قوی بود و فکر نمیکردم به این سادگی فوت کند، اما ناگهان متوجه شدم نفس نمیکشد و فوت کرده است. حالا از کاری که کردهام پشیمانم درخواست گذشت دارم.
مادر مقتول هم که در دادسرا حضور داشت، گفت: پویا همه ما را اذیت میکرد و حتی چندین بار من و خواهرش را کتک زدهبود.
او تحت درمان قرار داشت، اما همیشه داروهایش را پس از چند روز به داخل دستشویی میریخت و مصرف نمیکرد.
به همین دلیل همیشه عصبانی بود. وی ادامه داد: من پسرم را از دست دادهام و الان نمیخواهم شوهرم را از دست بدهم. شوهرم را میبخشم، چون میدانم که این حادثه اتفاقی بوده و شوهرم مقصر نیست.
متهم در ادامه به دستور قاضی منافیآذر برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
منبع: روزنامه جوان